به گزارش شهرآرانیوز، بانو کلثوم محمدی بعد از ۳ مرتبه که غلامرضا پسرش به جبهه میرود دیگر راضی به ترک او نمیشود چرا که تنهاست و کسی را ندارد.
روز اعزام مادر پشت سر اتوبوس میدود و جلوی رفتن فرزندش را میگیرد، اما با این حال غلامرضا او را راضی میکند و چند روز بعد به مناطق عملیاتی میرود.
خبر شهادت فرزند را کسی به مادر نمیدهد و صرفا به او میگویند مجروح شده است، اما به او الهام میشود که فرزندش به شهادت رسیده است؛ برای همین قبل از ورود به بیمارستان خودش را برای آخرین وداع حاضر میکند.
راهش پر نور.